حرف‌هایم

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

ام‏شب مراسم تقدیر از پیش‏کسوتان و اعضای جامدادی من بود. در این مراسم که راس ساعت 8 شب در محل دائمی مطالعه‏ی من برگزار شد، ضمن تقدیر و سپاس‏گزاری از زحمات بی دریغ و جان فشانانه‏ی این عزیزان، از آن‏ها درخواست شد تا هر کدام به فراخور حنجره‏ی خویش یک دهان برای‏مان بخوانند. در این مراسم که ابتدا جنبه‏ی خیلی رسمی داشت، اتفاقاتی افتاد که پیش از آغاز به هیچ عنوان انتظار آن نمی‏رفت. در ادمه شرح کوتاهی از جلسه آمده است...