حرف‌هایم

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

 

عده‌ای می‌گویند که در گذشته‌های دور، آدمی تسلط کمی بر علوم داشت، و به خاطر نشناختن پدیده‌ها با ابزار تجربه و آزمایش، گاهی یک اتفاق معمولی را معنایی خاص می‌داد و از آن داستان و افسانه می‌ساخت. مثلا نور به طور هم‌زمان به چند جسم می‌تابید و روی زمین سایه‌ای یک پارچه از سایه‌ی این اجسام نقش می‌بسته است و بشر نادانای قدیم، از آن هیولایی شیطانی می‌ساخته و باورهایی پیدا می‌کرده است. این افسانه و داستان و خرافه و باور، رفته رفته در میان جوامع جا می‌افتد و رنگ عقاید قدسی و مهم می‌گیرد و گاهی به شکل مسلک و آیین و دین درمی‌آید.

چندین هزار سال بعد از تشکیل آن سایه، زمانی که چندین هزار خبرآورنده از سوی خالق دنیا آمده و رفته بودند، و عده‌ای با داشتن کتاب و شریعتی خاص، جوامعی معتقد به یک‌تاپرستی و دین‌دار ساخته بودند، به خاطر انحرافاتی که در یکی از این آیین‌ها پیدا شد، پی‌روان‌ش از آن دست شستند و به کل منکر هرآن‌چه بود شدند. انگار کردند که اصلا آیین و دین حقه‌ای وجود خارجی ندارد و این‌ها ادامه‌ی همین موهومات بشر نخستین است که تشکیل سایه و گردش ابر و فراز و فرود خورشید را عاملی فرای محسوسات قائل بودند. گفتند حالا به‌تان ثابت می‌کنیم حرف‌مان را. رفتند قوانین نور و سایه را درآوردند و تدوین کردند و ثابت شد که حرف‌شان در همه‌ی حالات درست از آب درمی‌آید. به راستی گویی که مردمان برای قرن‌ها سر کار بوده‌اند!

 

توهم واقعیت

«و مالحیاة الدنیا الا لعب و لهو و للدار الاخرة خیر للذین یتقون افلا تعقلون »( انعام - ۳۲)

«و ما هذه الحیاة الدنیا  الا لهو و لعب و ان الدار الاخرة لهی الحیوان لو کانو یعلمون» ( عنکبوت - ۶۴)

«انما الحیوة الدنیا لعب و لهو و ان تومنوا و تتقوا یوتکم اجورکم و لا یسئلکم اموالکم» ( محمد - ۳۶)

 

همان‌طور که ملاحظه می‌کنید در قرآن آمده که زنده‌گی دنیا بازی است! مثل بچه‌ها که بازی می‌کنن و کمی فکر می‌کنن جدیه اما پسِ ذهن‌شون می‌دونن که زود تموم میشه. بازی است آقا جان بازی!

 

beidagh.blog.ir